English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (6203 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
harness U بند شانه
harnessed U بند شانه
harnessing U بند شانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
overarm U بالا اوردن بازو تا بالای شانه
teasel U شانه چوپان
teasel U خارزدن شانه زدن
teasels U شانه چوپان
teasels U خارزدن شانه زدن
teazels U شانه چوپان
teazels U خارزدن شانه زدن
teazles U شانه چوپان
teazles U خارزدن شانه زدن
quail U شانه خالی کردن
quails U شانه خالی کردن
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
teaser U شانه کننده پشم
teasers U شانه کننده پشم
atlas U قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlases U قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
hard shoulder U شانه تحکیم شده
hard shoulder U شانه تثبیت شده
hard shoulder U شانه استوار
lapwing U شانه بسر
lapwings U شانه بسر
flinch U شانه خالی کردن
flinched U شانه خالی کردن
flinches U شانه خالی کردن
flinching U شانه خالی کردن
slacker U کسی که از انجام وفیفه شانه تهی کند
slackers U کسی که از انجام وفیفه شانه تهی کند
curries U شانه یا قشوکردن
curry U شانه یا قشوکردن
pastrami U گوشت ادویه زده ودودی شده شانه گاو
clip U شانه فشنگ گیره کاغذ
clip U شانه فشنگ
clipped U شانه فشنگ گیره کاغذ
clipped U شانه فشنگ
clippings U شانه فشنگ گیره کاغذ
clippings U شانه فشنگ
clips U شانه فشنگ گیره کاغذ
clips U شانه فشنگ
shrug U شانه را بالا انداختن
shrug U بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrugged U شانه را بالا انداختن
shrugged U بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrugging U شانه را بالا انداختن
shrugging U بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
lie down U از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
lie-down U از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
shirk U شانه خالی کردن از
shirked U شانه خالی کردن از
shirking U شانه خالی کردن از
shirks U شانه خالی کردن از
bough U شانه حیوان
boughs U شانه حیوان
pitchfork U شانه
pitchforks U شانه
honeycomb U شانه عسل
honeycombs U شانه عسل
heckle U شانه کردن
heckle U بباد طعنه گرفتن شانه
heckled U شانه کردن
heckled U بباد طعنه گرفتن شانه
heckles U شانه کردن
heckles U بباد طعنه گرفتن شانه
heckling U شانه کردن
heckling U بباد طعنه گرفتن شانه
shoulder blade U استخوان شانه
shoulder blades U استخوان شانه
comb U شانه
comb U شانه کردن جستجو کردن
combed U شانه
combed U شانه کردن جستجو کردن
combing U شانه
combing U شانه کردن جستجو کردن
candlesticks U بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
scapula U شانه
scapulas U شانه
shrink U شانه خالی کردن از
shrinking U شانه خالی کردن از
shrinks U شانه خالی کردن از
weasel U شانه خالی کردن
weasels U شانه خالی کردن
verge U شانه راه
verge U شانه تحکیم نشده
verge U شانه تثبیت نشده
verge U شانه نااستوار
verge U شانه خاکی جاده
verges U شانه راه
verges U شانه تحکیم نشده
verges U شانه تثبیت نشده
verges U شانه نااستوار
verges U شانه خاکی جاده
shoulder U شانه
shoulder U هرچیزی شبیه شانه
shoulder U شانه راه
shouldered U شانه
shouldered U هرچیزی شبیه شانه
shouldered U شانه راه
shouldering U شانه
shouldering U هرچیزی شبیه شانه
shouldering U شانه راه
Other Matches
hackle U شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed U شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head U رقابت شانه به شانه
beater U شانه
boek bou U شانه
shoulders U شانه
combings U دم شانه
harrower U شانه زن
iekke U شانه ها
epaule U شانه
master slave manipulator U یک شانه
omoplate U شانه
scaular U استخوان شانه
hatchel U شانه کتان
shoulder of road U شانه راه
honey comb U شانه عسل
rack type cutter U شانه رنده
hoopoe U شانه بسر
shoulder brace U شانه بند
pectinated U شانه دار
neck and neck U شانه بشانه
Comb ( brush ) your hair . U موهایت را شانه کن
shoulder balance U بالانس شانه
cop-out U شانه خالی
raised shoulder U شانه سکویی
teazel U شانه زدن
broad shouldered U شانه پهن
clip ejector U شانه پران
clip laten U شانه گیر
comb case U شانه دان
raised shoulder U شانه برجسته
ctenophore U شانه داران
teazle U شانه زدن
ctenoid U شانه مانند
epauliere U زره شانه
arch spring line U شانه طاق
brushed U شانه خورده
fly comb U شانه ارهای
flush shoulder U شانه همکف
flush shoulder U شانه همسطح
ctenophora U شانه داران
flax comb U شانه کتان
shoulders U شانه راه
epauliere U شانه پوش
unkempt U شانه نکرده
teazle U شانه چوپان
cop-outs U شانه خالی
hackle U شانه کردن
hard shouder U شانه راست
soft shoulder U شانه هموار
Afro pick شانه مخصوص فر
rake comb شانه شیاری
shoulder roll U چرخیدن روی شانه ها
square shouldered U دارای شانه پهن
cop-out U شانه خالی کردن
comber U ماشین شانه زنی
pectinate U شانهای شانه دار
scapulo humeral U وابسته به شانه وبازو
winnowwing fan U جام پنجه شانه
horned grebe U مرغابی شانه بسر
teazel U خارخسک شانه چوپان
teeth of the comb U دندانه های شانه
shoulders U هرچیزی شبیه شانه
acromial U متعلق بنوک شانه
bleneh U شانه خالی کردن
beat U شانه خالی کردن
evade U شانه خالی کردن
shirk U شانه خالی کردن
camail U زره شانه وگردن
repudiate U شانه خالی کردن
subscapular U واقع در زیر استخوان شانه
ravel U شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
He shrugged his shoulders. U او [مرد] شانه اش را بالا انداخت.
back-comb U شانه کردن مو به سمت فرق سر
to c. ata difficulty U ازسختی شانه خالی کردن
carding U شانه کردن پشم یاپنبه
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
dabchick U اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
hatchel U کتان پاک کن شانه زدن
You cannot put old heads on young shoulders . <proverb> U سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
She had let her hair down . U موهایش را ریخته بود روی شانه اش
To shirk ones responsibility . U اززیر با رمسئولیت شانه خالی کردن
shrink one's duty U از انجام وظیفه شانه خالی کردن
to reject something with a shrug [of the shoulders] U با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
to overrun one's duty U از انجام وفیفه شانه خالی کردن
d. muscle U ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
shoulder knot U روبان یاحمایل زینتی روی شانه
narani seogi U ایستادن موازی پاها همعرض شانه
he felt a t. on his shoulder U احساس دست بخوردگی روی شانه خودکرد
lateral raise U تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
noil U خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
ctenophoran U وابسته بشانه داران جانور شانه دار
wryneck U یکجور دارکوب که میتواند سرخود را دور شانه بگرداند
leg block and under over U فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
rue raddy U تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
humeral veil U پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
sign off U از زیر بار تعهد یامشارکتی شانه خالی کردن
daisy ham U قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
swing bell U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
color U پرچم یکان یا جنگی نشان و درجه روی شانه وسینه
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
swing bar U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
carding brush U شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
cowlstaff U چوبی که دونفر روی شانه حمل کرده وچیزهایی بدان می اویزند
scapular U عبای کوتاه شانه پوش ردای بی استین باشلق دار کتفی
subsapular U واقع در زیر استخوان شانه زیر کتفی
partial pressure U [فشار اولیه و جزئی که در اثر شانه کوبی و یا کشیدن تار در چله کشی به نخ های تار وارد می شود.]
worsted yarn U نخ پشمی [نخ پشمی شانه شده مرتب]
ammunition chest U شانه فشنگ قلاب نوار فشنگ
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com